دختران ایرانی

دختران ایرانی

دختران ایرانی

دختران ایرانی

ژاکت نامتقارن

من از هشت سالگی از میگرن رنج می بردم و تا زمان ایمیترکس هیچ دارویی وجود نداشت که به من کمک کند. روز ششم اکتبر سال خداوند ما هزار و هشتصد و شصت و هشتم و در روز هفتم همین ماه در همان سال در غرب فرنهام به خاک سپرده شد. در این روز چهاردهم آگوست هزار و هشتصد و سی و شش، لئونارد پسر لئونارد تامپسون، معلم شهر استانبریج هانا روزنبرگر، متولد شانزدهم دسامبر سال جاری را غسل تعمید دادم. 14. Solomon Dunham از بدفورد، کشاورز، هشتاد و شش ساله. من و مگی در مورد شایستگی های مدرسه مونته سوری صحبت کردیم (مگی سه ساله است!!) بعداً در همان روز کریستین بسیار باردار با مادر و دخترش کلارابل وارد شد. سارا صبح با دو دخترش آمد. جان امروز صبح زود آمد تا کاشی را شروع کند. برادر بزرگ در شرف شروع است، بنابراین من به طبقه بالا می روم. من ژاکت کیمونو را در طبقه بالا گذاشتم، بنابراین روی ژاکت نامتقارن کار کردم. در جاده Munn به چپ بپیچید که به ورودی پارک در سمت راست منتهی می شود. من سه ساعت از نسخه کتاب صوتی آن فرصت دارم. در پایان اولین تابستان دوچرخه سواری، من و M 50 K را در 3 ساعت سوار کردیم و به خودمان افتخار می کردیم. اولین مانع قبولی در آزمون پزشکی سازمان ملل است. تیم بعد از ظهر می‌آید تا چراغ‌های جدید را آویزان کند تا واقعاً ببینیم داریم چه می‌کنیم. روکو می تواند برای همیشه به دنبال توپ در محوطه بالا و پایین بدود. دیشب عصبانی بود چون من او را بیرون نمی آوردم و با او توپ بازی نمی کردم. او هفته گذشته برای من ایمیلی فرستاده بود که مرا تشویق به ماندن در ژاپن کرده بود. Yikes - امیدوارم همه چیز را برای هفته آینده به یاد داشته باشم. امیدوارم در صورت لزوم ادی را در ماشین تمام کنم. کریستین-امیدوارم بچه زودتر بیاد! من امروز در فروشگاه بین قفسه های صاف کردن کمی بافتنی انجام دادم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد